برگزاری نشست عکاسی با عنوان
" نقش زنانِ عکاس در جامعه " در موزه گالری گلستانه
گزارشی از ندا احمدی :
موزه گالری گلستانه با همکاری موسسه
تحقیقات و مطالعات عکاسی آبگینه ، جلسه ای
با عنوان
" نقش زنانِ عکاس در جامعه " در تاریخ سوم آبانماه 1403 با حضور"خانم نسرین شاه محمدی و کارشناسِ برنامه
، "خانم مهلا بیگلری" درمحل موزه گالری گلستانه در مشهد برگزار نمود.
در این جلسه به موضوعاتی با محوریتِ نقش زنانِ عکاس در جامعه و چالش هایی که با آن مواجه هستند و همچنین میزان تاثیرگذاری زنان در جامعه عکاسی پرداخته شد. بانوانی که با تمام محدودیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، پازل زندگی خودشان را با موفقیت می سازندو در زندگی خانوادگی و اجتماعی به خوبی از عهده مشکلات و محدودیتها بر می آیند.
سازنده این پازل موفق، یک بانوی عاشق عکاسی است " خانم نسرین شاه محمدی "
کارشناس برنامه خانم
مهلا بیگلری که دانش آموخته ی کارشناسی عکاسی از دانشگاه هنر تهران هستند در این جلسه خانم شاه محمدی را همراهی می
کردند.و در ابتدا به معرفی خانم شاه محمدی پرداختند.
خانم نسرین شاه محمدی، مدیر سابق انجمن
سینمای جوانان خراسان رضوی ، دبیر منطقه 6 انجمن سینمای جوانان خراسان ، عضو شورای
عالی آموزش و نظارت بر آموزشگاههای آزاد سینمایی است که در کارنامه ی خود دبیری وداوری جشنواره های عکس و فیلم رانیز دارد و همچنین در حوزه ی سینما بعنوانِ
تهیه کننده، کارگردان،نویسنده و فیلمبردار در چندین فیلم مستند ، داستانی و
انیمیشن فعال بوده است .
وی چندین نمایشگاه عکس بصورت انفرادی برگزار نموده و جوایزی را از نمایشگاههای
داخلی و بین المللی نیز دریافت نموده است. در ابتدای جلسه مهلا بیگلری از خانم شاه
محمدی در باره ی این که «آیا وقتی کاری را
به خوبی و در نهایت توان انجام داده اید با جملاتی مثل " مردانه عمل
کردی" یا " برای خودش مردی هست"مواجه شده اید » ؟
شاه محمدی ضمن خیر مقدم
به بانوان حاضر درجلسه و همراهی هنرمندان
و اساتید حاضر در جلسه اظهار داشتند :
بله
و شنیدن این کلمات برایش ناراحت
کننده هم بوده است . واژه ی شیر مرد را شنیده ام که بعد به شیر زن تغییرش داده اند،
این واژه برای من زنانگی را زیر سوال میبرد، و قدرت و صحت را به جنسیت مرد نسبت می
دهد. این واژه ها باعث می شود زنانی که قوی و صحیح عمل می کنند احساساتشان را
بپوشانند و همین عمل باعث آسیب و افسردگی
در او می شود.
وی افزود من از خانم های عزیز و بخصوص هنرمندان خواهش می کنم که سعی کنید خودتان باشید . از زن بودن خودتان خوشحال باشید .ذهنتان را رها کنید ، مهم نیست در چه خانواده ای به دنیا آمده اید، فقیر یا ثروتمند /تحصیل کرده یا کم سواد ، مهم اینست که به خودتان باور داشته باشید ،برای خودتان ارزش قایل شوید، برای رویایی که در ذهن و قلبتان دارید تلاش کنید تا بدرخشید.
مهلا بیگلری ضمن هدایت
موضوع جلسه به موضوع جلسه پرسشی را را اینگونه مطرح کرد که « آیا به نظر شما در هنرِ
عکاسی نگاه زنانه یا مردانه وجود دارد» ؟
شاه محمدی در پاسخ گفت : قطعاوجود دارد ، زنان توجه بیشتری به جزییات دارند «دقت و ریزبینی
از خصوصیات اصلی خانم هاست و جزیی از روحیات آنها به حساب می آید، خانم ها دغدغه ی
بیشتری در برخورد با کودکان و همچنین زنان دارند ».که این دغدغه ها و این نگاه ها در عکس هایم بسیار مشهود است .
شما خصوصیاتِ روایات زنانه را چه می دانید ؟
زنان حس مادرانگی را القا می کنند، حس امنیت بیشتری ایجاد می کنند و همین موضوع فرصت هایی را برای عکاسی در مکان های خاص فراهم می آورد، مثل امکان عکاسی از فضاهای خصوصی تر زنان مانند عبادتگاه ها / مراسم عروسی های سنتی و ... که امکان عکاسی در آنجا برای خانم ها بیشتر فراهم است.
بیگلری از چالش های عکاسی در مسیر حرفه ای خانم شاه محمدی پرسید :
شاه محمدی اظهار داشت : درمدت زمانی که مسئول انجمن سینمای جوانان بودم، برخی خانواده ها را می دیدم که با دخترانشان همراه نبودند ودر گفتگو با خانواده ها تلاش می کردم ذهنیت شان را با دلایل منطقی تغییر دهم و یا حداقل آگاه کنم . وبرای کارکردنِ هنرجویان زن شرایط مناسبتری ایجاد کنم. به نظر من توانایی گفتگو ی موثر و ترک نکردن میدان و یافتن زبان مشترک برای ایجاد درک متقابل همیشه خیلی کمک کننده بوده و هست.
وی افزود متاسفانه مسائل بیرونی شرایطی را ایجاد کرده اند که در نهایت ما خودمان را باور نداریم، ما باید بتوانیم قدرت های درونی مان را تقویت کنیم و این کار مستلزم تلاش زیاد و دلسرد نشدن است . ماباید چالش پذیری را در خودمان تقویت کنیم.
بیگلری با توجه به صحبت های شاه مجمدی و اشاراتی که به عکس های خودشان داشتند پرسیدند شما در برابر این حمایت ها نقابلا چه حمایت هایی در مسیر حرفه ایتان داشته اید و کدام ها شاخص و تاثیر گذار بوده اند؟
شاه محمدی پاسخ داد، شروع مسیر هنری من حمایت اولیه ی پدرم بود . سپس حمایت گروه دوستان آقایان نیکذات،گیلانی فر،بهرامی، بندار مقدم و بردبار برایم بسیار ارزشمند و راهگشا بود .
من از زنجیر ه ای از حمایت ها بهره بردم که بخش اعظمی از آنها مردان بودند . ما نیاز داریم که از حمایت صادقانه ی آنها بهره مند شویم. مردانی که دیدگاه فراجنسیتی داشتند و حضور آنها در مسیر حرفه ای من تاثیر گذار بودند.
خانم بیگلری ضمن ارائه ی دیدگاه خودشان در این باره ی این موضوع و همچنین معرفی چندین زن موفق در عکاسی ایران و جهان و نمایش آثاری از زنان پرتلاش عکاس ، از خانم شاه محمدی در باره یِ تسهیل حضور زنان چه در پست های مدیریتی وچه در فضاهای هنری پرسیدند و نظر ایشان را در باره ی چشم انداز آن بر فضای هنری جامعه جویا شدند.
شاه محمدی در پاسخ گفت : تاثیر زن برروی نسل های آینده بسیار قابل توجه است چرا که زنان مادران آینده هستند و اگرنادیده گرفته شوند ،نسل آینده ضعیف می شود و اگر بدانها قدرت ببخشید نسل آینده قدرتمند می شود، نسل مطالبه گر و پیشرو نتیجه ی یک مادر حامی و آینده نگر است . توصیه های خانم شاه محمدی برای زنانِ عکاس قابل توجه بود .
وی تاکید کرد : عزیزانم زیاد سفرکنید . روابط اجتماعی تان را بیشتر کنید تا اینکه آدم ها را بیشتر بشناسید . اینکه خانواده ی عکاسی خودتان راپیداکنید با عکاسانی که وجه اشتراک دارید عکاسی کنید وسفر برید و از زندگیتان لذت ببرید و حالِ خوب خودتان را خودتان بسازید که هیچ چیز ارزشمندتر از این نیست.
وی افزود :« بنظرمن
هرچه ما قوی تر باشیم و هرچه بیشتر خودمان
راباور داشته باشیم بهتر میتوانیم یک حس
خوب برای خودمان واطرافیان ایجاد کنیم تا
زندگی با معانی جدید تر و زیباتری برایمان اتفاق بیفتد.
در ادامه خانم شاه محمدی ضمن نمایش
برخی از عکس های خود، به دشواری های عکاسی و نگاه مادرانه و زنانه در این عکس ها
پرداخت و به سوالات میهمانان جلسه پاسخ گفتند.
در پایان جلسه نیز برگزار کنندگان از خانم ها نسرین شاه محمدی بعنوان سخنران ،
مهلا بیگلری ، کارشناس جلسه و همچنین از مجری جلسات خانم ندا احمدی تقدیر به عمل
آمد و لوح افتخار موزه گالری گلستانه به آنها اهدا گردید.
همرا
با راوی " عکاسخانه ی ایام " عنوان سخنرانی خانم نسرین ترابی است که در
تاریخ 30 مهر 1403 در فرهنگسرای جهاد دانشگاهی مشهد برگزار شد .
نسرین
ترابی پژوهشگر تاریخ عکاسی ایران و مدرس عکاسی در مقاطع مختلفی تحصیلی است
که علاوه بر برگزاری چندین نمایشگاه ، داوری مسابقات عکاسی را نیز بعهده
داشته است .
تالیف مقالات در تاریخ عکاسی ایران
تحقیق و تالیف مدخل در دایره المعارف بزرگ اسلامی و دایره المعارف آستان قدس
مشاور مرکز اسناد و مطبوعات آستان قدس
تحقیق در آرشیوهای عکس دولتی
برگزاری نشست های تخصصی پیرامون مسایل عکس های تاریخی و دبیر علمی همایش های روز عکس تاریخی ایران در سال های 1386و 1392
همکاری با کتابخانه لندن در شناسایی آرشیو های در خطر ایران
دریافت لوح تقدیر از رئیس سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری و معاون رئیس جمهور در سال1392
نظارت بر ساماندهی مخازن عکس های تاریخی دوره قاجار و پهلوی یک در مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت خارجه
مجری طرح تهیه نسخ دیجیتال از عکس های ایران در شرکت دانمارکی کووی در کپنهاگ
مشاور همکار مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی در بخش عکس های تاریخی
از دیگر فعالیت های این پژوهشگر بشمار می رود.
بیانیه هیئت داوری نخستین جشنواره بین المللی عکس مزارات
هرگاه موضوع یک جشنواره غیر از موضوع آزاد تعیین میشود، زاویه نگاه
داوران و تطبیق آن با دید برگزارکنندگان جشنواره، پر اهمیت میشود. در این
میان ، داوران باید از سویی نگاه زیباییشناسانه را مدنظر قرار دهند و از
طرف دیگر ارتباط عکسها با موضوعات جشنواره را بررسی کنند. بر همین اساس،
هر چه عناوین جشنواره کمتر عینی باشد، کار داوران سختتر و البته نگاه
شخصیِ ایشان تاثیرگذارتر میشود.
در اولین دورۀ جشنواره عکس
بینالمللی مزارات، دو موضوع « مزارات» و « نیایش» مشخص شده بود. از آنجا
که «مزارات» تعریفی مشخص و عینی داشت، کار کمی راحتتر بود، اما موضوع «
نیایش» این ویژگی را نداشت.
کدام اعمال انسان نیایش محسوب
میشود؟ آیا باید آیین را نیز جزو نیایش قرار میدادیم؟ پاسخ به سؤالاتی از
این دست موجب میشد در تیم داوری نظرگاه متفاوتی نسبت به ارتباط یا عدم
ارتباط عکسها با موضوع جشنواره داشته باشیم و سختی این کار با توجه به
تعداد زیاد عکسها، تشدید میشد.
در هر بخش از جشنواره چهار
هزار عکس (مجموعا 8127 عکس از 1168 عکاس) دریافت شده که بیش از 1800 عکس از
آنها از 33 کشور مختلف همچون هند، بنگلادش، ترکمنستان، عراق، انگلستان،
ترکیه، فرانسه و بلژیک بود. کشورهایی با زبان، فرهنگ و اعتقادات متفاوت که
کار داوری را سختتر و البته شیرینتر میکرد. سختتر، از جهتی که باید
تمام موانع ناشی از تفاوت فرهنگی را کنار زد و شیرینتر از این منظر که در
پشت تمام این تفاوتها، ذات بشری جلوهگر میشد.
ذاتی یکسان
که در پس نیاز انسان به نیایش و ارتباط با مزار بزرگان خود، مشهودتر میشد.
حتی آثار رسیده از ایران نیز از تنوع فرهنگی زیادی برخوردار بودند که با
توجه به شرکت تمامی استانها در جشنواره، قابل حدس بود.
از
طرفی، 23 ساعت داوری که در طی دو روز و در مکان موزۀ ملک تهران انجام شد،
به همت تیم اجرایی جشنواره با سرعت و کیفیتی قابلتقدیر به سرانجام رسید.
روند داوری، علیرغم حضور آنلاین یک داور از قونیه ترکیه ، با استفاده از
نرم افزارهای مناسب بدون هیچ تأخیری صورت گرفت.
امیدواریم جشنواره مزارات که هنر را با مفاهیم والای انسانی گره میزند،
همچنان ادامه داشته باشد. چه بهتر که چنین جشنوارههایی با حضور خود در
تمام طول سال (و نه تنها در هنگام دریافت آثار) بر اهدافی که مدنظر
دارند، تأکید همیشگی داشته باشند؛ زیرا جشنواره هایی می توانند تاثیر عمیق
بر مخاطب بگذارند و در جامعه بستر سازی مناسب فرهنگی داشته باشند که اولا
بصورت مستمر و در طی سالیان متوالی فعالیت کنند و در ثانی دبیرخانه مزبور
بتواند ضمن بهره گیری از نظرات یک شورای علمی و فرهنگی ، اهداف مورد نظر را
پیگیری کرده و ضمنا بایگانی آثار، آدرس مخاطبین، سر فصل های موضوعاتِ
مسابقه و دیگر موارد مورد نظرِ بنیان گزاران جشنواره را تعقیب و تا حصول
به نتیجه مستمرا دنبال کنند.
هیئت داوران نخستین جشنواره بین المللی عکس مزارات
دکتر رها بیلر ، دکتر محد ستاری ،سید عباس میر هاشمی ،ابراهیم بهرامی و احمد خطیری
اختتامیه جشنواره بین المللی عکس مزارات
برگزیدگان
نخستین جشنواره بین المللی عکس مزارات طی مراسمی شامگاه سه شنبه ۵ مرداد
۱۴۰۰ در مشهد معرفی شدند. در این جشنواره که به همت موسسه آفرینشهای هنری
آستان قدس رضوی برپا شد، بیش از ۸ هزار اثر از ۳۱ کشور جهان از جمله
بنگلادش، هند، پاکستان، اندونزی، عراق، کانادا، استرالیا، افغانستان، عمان،
امارات، ترکیه و آذربایجان شرکت کرده است.
روایت های تصویری در عکاسی / ابراهیم بهرامی
امروزه عکاسی به عنوان متقاعد کننده ترین هنر معاصر و یک واقعیت فرهنگی، به تسخیر زندگی ما پرداخته است و به گفتمانی بدل شده است که مناسبات جهانی را به یکدیگر پیوند می دهد. عکاسی قابلیت هایی بیش از ثبت و ارائه ی دقیق یک موضوع دارد و آینه ی تمام نمای فعالیت ها، مشکلات، انتقادها ، اندیشه ها و رفرم های اجتماعی است که موجب تغییر و یا تاثیر گذاری در نگرش افراد جامعه می شود. در واقع عکاسی کمک می کند نمود هایی که در واقعیت وجود دارند ثبت و کشف شوند.
ما در عصری به سر می بریم که پیشرفت های شگرفی در عرصه هنر و تکنولوژی به وجود آمده است و عکاسی در این میان به طور شگفت انگیزی مرزهای سنتی خود را شکسته و به قلمرو های جدیدی هم در عرصه ی هنر و هم در بعد تکنولوژی دست یافته است. علاوه بر این دنیای دیجیتال و دسترسی آسان تر به آن، تمایلاتی را درافراد مختلف برای نزدیک تر شدن به دنیای عکاسی ایجاد کرده است و نگاه هنرمندانه ی عکاسان نیزتوانسته است در جای جای زندگی ما نقش مهمی ایفا کند.
عکس هایی که دارای محتوایی درخور تامل هستند و با استفاده از عناصر زیبایی شناسانه تکامل یافته اند، ارتباط موثرتری با مخاطب برقرار می کنند. این عکس ها که همیشه در دل واقعیت ها پدید آمده اند و در موقعیت های مناسب خود را نشان داده اند، می توانند عمیق ترین احساسات درونی را به تصویر درآورند، و بارِ اصلی تغییر و تحولات مادی و معنوی جامعه را نیز به دوش بکشند . عکس ها همانگونه که زمان و مکان را متوقف می کنند، می توانند با تاثیرِ متهورانه و اعجاز گونه ی خود ،مخاطب را درنگاهشان متوقف کند و لحظاتی آنها را به تفکر وا دارد.
حس درونی هر هنرمند در برخورد با موضوعاتی که گذرا هستند و سرعت عمل در درک موضوع ، تجربه و تحلیل، انتخاب کادر، فرم، رنگ و ترکیب بندی و سپس به عینیت رسانیدن آن، اثری را به وجود می آورد که هم از اندیشه و نگاه هنرمند سرچشمه گرفته و هم مخاطب را به تعمق و تفکر در برابر آن وا می دارد.
اندیشه و ذهن یک هنرمند سرشار از تحول خواهی بر اساس خرد است تا بتواند بر اساس نگاه فرازگراییِ آن ،دنیایی را بسازد یا حداقل در تعییر و تحولِ آن تلاش کند ونقش داشته باشد .بسیاری از کسانی که به عکاسی اجتماعی روی می آورند و واقعیت های آن را به تصویر می کشند، خود رادر زمره ی عکاسان متعهد می دانند و در این میان عکاسانی نیز هستند که چون گستره ی هنر عکاسی را به دلیل محدودیت هایی که تعهد ایجاد می کند و موجب می شود هنرمند نتواند دریچه های خلاقیت و نوآوری را بر روی موضوعات و شیوه های بیانی جدید باز کند بر آن خرده می گیرند.
یک عکاس بایستی دید و وسعت چشم سوم خود که برگرفته از ذهن پویا و فعال است، را گسترش دهد تا به درونی ترین لایه های زندگی دست یابد و ارزش های بشری را بکاود و در معرض قضاوت و دید مخاطبین قرار دهد.
در دنیای هنر هیچ اثری را نمی توان در یک فرم و قالب خاصی تعریف نمود و بر اساس آن به آفرینش پرداخت چرا که به تعداد هنرمندان روش بیانی برای موضوعات هست که آنها را از یکدیگر متمایز می سازد.
هنرمند با وجود اینکه نقش اساسی در موقعیت های اجتماعی خود دارد، هنگامی که دست به آفرینش می زند، تلاش می کند زنجیره خودبا اثر و اثر با مردم (مخاطب )را روان تر و به شکل ملموس تری حفظ کند. “Pictorial Narratives in Photography”
Ebrahim Bahrami/Art Manager of the second PHOTO FESTIVAL “ HUMAN ACT”
Photography, today, as the most convincing art and a cultural reality, has succeeded in conquering our lives. It has, nowadays, turned into a discourse linking international events. Photographic art has more potentials than merely capturing and showing details of an object; it is the full view mirror of activities, problems, criticism, thoughts, and social reforms, causing a difference or an impact on people's point of view.
Photographs containing contemplative content or those evolved using aesthetics elements are able to connect more effectively with viewers. These types of photographs that were born in a real moment and exhibited on a proper occasion are able to both express the deepest feelings and play the main lead in society's spiritual and mundane changes. They can not only freeze the time and the place but also stop their audience to think for a moment.
Inner sensibilities of an artist in dealing with ephemeral subjects, along with their agility in understanding and analyzing the subject, selecting the frame, form, color, composition and, finally, turning it into a concrete form of art, give birth to an oeuvre showing the artist's point of view and can make the viewer think deeply.
An artist's mind seeks wisdom-based revolutions in order to use their transcendent look to make a world of their own or at least make a difference. Many social photographers and those who show the real face of society consider themselves amongst committed photographers. There can be found, however, some photographers who believe commitment to photography makes some limitation that hinders creativity.
To expand the point of view and open the third eye to more activate the mind is a must for a photographer They, then, are able to explore the deepest layers of life and human values and show them to viewers for their judgment.
A work of art fits into more than one format and, so, creativity is not a one-way road. There are as many ways to express as the number of artists and that is what distinguishes them. Regarding the key role, they play in society, artists, while creating, try to smooth the understanding of the connection between themselves, the art, and people.
در جستجوی ِمعنا
« ابراهیم بهرامی»
هنرمندان که به نوعی پدیدآورنده ی یک اثر هنری هستند، هنگامی که به مفاهیم می پردازند، جدا از ارائه یک اثری فیزیکی و مادّی ، سعی می کنند خود را از محدودیت هایِ سنتی و مادّی رها کنند و با ذهنی سیّال و گاهی منتزع از واقعیت به جهانِ غیرمادی نقبی بزنند و نگرش خود را در ارائه ی یک اثرِ هنری بیان کنند. بطور معمول ، موضوعاتِ ذهنی در آثار هنری فرصت بیشتری برای کشفِ رازهایِ معنوی به مخاطب می دهد، در این آثار هنرمندان فارغ از نیازهای مادی به ماوراء می اندیشند و بر روح، احساس و تفکرِ مخاطب تأثیر می گذارند. در بسیاری از هنرها که بازآفرینی رکنِ اساسیِ خلق یک اثراست، چنانچه تفکر وتعمّقی در ارائه موضوع و در قالبِ تکنیکی منسجم صورت نگیرد، اثر خلق شده بی روح می نماید و مخاطب را از رسیدنِ به محتوا و پیام آن و همچنین درک آن بازمی دارد .
برای شناخت معنا درآثارهنری خیلی لازم نیست پیچیده فکر کنیم، همین که بتوانیم جهان و اجسام مادّی را در ترکیبی عارفانه و عالمانه در جهت رسیدن به مفاهیمی که ادراکی هستند ، ارائه کنیم به معنا پرداخته ایم. برخی اشیاء و فرم ها آنچنان از واقعیت دور می شوندکه پرداختن به برخی از آنان بار معنایی به خود می گیرند، از حیطه ی مادیّت خارج می شوند ، به نیاز درونی می پردازند، به انتزاع می رسند و تأثیر عمیق تری خواهند گذاشت . این آثار در مخاطب احساسی را بیدار می کند، به نیاز روحی اش پاسخ می گوید و یا ممکن است خاطره ای را در ذهنش متبادر سازد.
در هنرهای مختلف تلاش می شود به جای بازآفرینیِ صرف به بیان مکنونات قلبی و روحی پرداخته شود ودر بیان یک موضوع عناصر مادّی و غیر مادّی دست به دست هم می دهند تا مخاطب را به درک یک معنا رهنمون سازند. همه ی هنرها به طور یکسان نمی توانند در موضوعات حسی اثر گذار باشند ولی هنرهای تجسمّی، موسیقی و ادبیات به طور کلی امکان و شرایط وارد شدن به حوزه های معنایی و انتزاعی را برای پدید آورندگانشان مهیّا می سازند.
پرداختن به یک موضوعِ معنوی، نیازمند استفاده از یک زبان بیانی و معنایی در هنر است . این زبان تعریف مشخص و مطلقی ندارد و می تواند برآیند دیدگاه ها ، ساختار، سبک و انتزاع باشد.
اغلبِ موضوعات در اطراف ما دیداری هستند، و بدون هیچ هماهنگی بین اجزاء، ساختار ، ترکیب و نقطة دید مناسب ، براحتی همه ی آنها را می بینیم ، و این نگاه ِهنرمند است که با درکی عمیق و با تلفیقی از ذهنیّت ، دانسته هاو تفکّرات خود به بیان و برداشتی ذهنی و غیرمادّی می پردازد.
از آنجا که عکاسی آفرینش و بازتولید مجدد واقعیّت است نه یک رونوشت یا تصویر عین به عین، لذا حقیقتی نهفته را با خود به همراه دارد که پیامی درونی است و معنای آن را بیان می کند.
« سوزان سونتاگ » از صاحبنظران هنر عکاسی اعتقاددارد ، عکس ها بعنوان اسنادی که واقعیتِ موجود را به تصویر می کشند، عناصری زیبا شناسانه رابه مخاطب منتقل می کنند و اوست که با دریافت و ادراکات ذهنی اش آن را می فهمد ودرک می کند.
یک عکس رنگی مبتنی بر فرمهای ظاهری و عناصری که در هم تنیده شده اند ، در ابتدا مخاطب را مجذوب رنگ ها ،فرم ها و اشکال و عناصری می کندکه در چینشی تصویری و هنرمندانه به خدمت گرفته شده اند ، لیکن در یک بیان ثانویِ زیبایی شناسانه بار معنایی به خود می گیرد که ورای واقعیّت و عینیّت موجود است و آن را از وجود مادی اش خارج می کند. در عکاسی این زیبایی های بصری، عناصر، رنگها، اشیاء، اندازه قاب ، سیاه و سفید یا رنگی بودن آثار نیست که در ذهن بیننده می ماند بلکه برداشت او و برآیند عناصر ارائه شده در اثر است که بر معنا دلالت دارند که در عینیت عکس قابل مشاهده نیست.
« آموزگاران معنوی جهان » لقبی است که« مایکل تی اچ سدلر» از محققین هنر به هنرمندان داده است ، او هرگونه تلاش برای به تفاهم رساندن جامعه و هنرمند و برای گسترش توان جامعه در درک آرمان های هنرمند را مورد توجه قرارمی دهد. لذا هنرمندانی که به جای پرداختن به واقعیت های بیرونی در تلاش هستند با تقویت و نظم بخشی به حسِ درونی خودآثاری معنوی ارائه نمایند ، در واقع ذهنِ جستجوگر مخاطب را نیز به چالش می کشند تا در یک رویارویی ،رازهای نهفته در حیات بشری را کشف کنند. هنرمندان چون با روح انسانها سر و کار دارند رسالتی بر دوش دارند و کوشش آنها در راه کمالِ اندیشه انسانی است. آنان با خلق آثاری مملو از فضایل معنوی، موجب پالایش روح انسانی می شوند.
ارائه زیبایی در آثار هنری برگرفته از نیاز درونی هنرمند است ودر این راستا لازمه موفقیت در این حوزه خودشناسی است. هنرمندان باید قبل از اینکه در اندیشة انتقال تفکری به جامعه باشندبه خود شناسی درونی بپردازند، چون هنرمند با غذای روح مخاطب سرو کار دارد. تعمق ، تفکر و مطالعه در خودشناسی برای درک هویت انسانی و غور در معنا از لازمه های توجه هنرمندان در رسیدن به بیانی غیرمادی است که در ابتدا بایستی برای خود مهیّا کنند .
همة موضوعات ذهنی ابتدا کنکاشی با خالق اثر ایجاد می کند ، افکار و احساسات اورا مدتها به خود مشغول می دارند. ذهن هنرمند همیشه درگیر عوامل بیرونی و درونی است و سعی دارد در بازنمایی یا آفرینش هنری آنچه افکار اورا معطوف یک محور می کند را بعنوان سرچشمه ای جوشان برای بیانِ هنری اش ، صیقل داده و در یک اثر هنری به عینیت در آورد.او در جستجویِ معنا سعی کند محتوا را به آثارش بیفزاید و اینگونه است که اثرش ماندگار و جاودانه خواهد شد .
این نکته بدیهی است که فرم و محتوا همچون دو بال پرنده مکمل هم هستند. از فرم وشکل بعنوان ظرف و حالتی برای بیان باطنِ اثر که معنا است بهره گرفته می شود که این ظرف در مکاتب و هنرهابه اشکال مختلف بروز و ظهور داشته اند که در این مورد « واسیلی کاندینسکی » از برجسته ترین صاحبنظران دنیای هنر می گوید:" روابط در هنر لزوما روابط فرم ظاهری نیستند بلکه مبتنی بر تفاهم درونی معنا می باشند." او اعتقاد دارد همانگونه که موسیقی دانان رها از دنیای مادی اند، دیگر هنرمندان نیز نباید دربیانِ اندیشه های خودو انعکاس در آثارشان به دنیای مادی وابسته باشند.
ذهن بیننده پس از دیدن هر عکس ، مطالعه یک کتاب یا دیدن یک فیلم یا رجوع به هر اثر هنری دیگری لحظاتی ، ساعاتی و شاید روزها درگیر می شود و این تاثیر فقط بعد مادّی و عناصر فیزیکی اثر نیست چون ارتباط فیزیکی مخاطب با آن اثر قطع شده است بلکه برداشت و وجه معنایی و درونی است که در مخاطب برانگیخته شده و ذهن او را مدتها به خود مشغول می کند .
ابراهیم بهرامی