تاریخ عکاسی مشهد

تاریخ عکاسی مشهد

َموسسه تحقیقات ومطالعات عکاسی ابگینه
تاریخ عکاسی مشهد

تاریخ عکاسی مشهد

َموسسه تحقیقات ومطالعات عکاسی ابگینه

نشست عکاسی «آئینی» با حضور فرامرز عامل‌بردبار


به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، نشستی پیرامون عکاسی آئینی با همکاری کانون عکس انجمن سینمای جوانان مشهد و دبیرخانه چهارمین سوگواره نگاه عاشورایی، چهارشنبه ۱۹ مهرماه با حضور عکاسان و علاقه‌مندان برگزار شد.

در این نشست فرامرز عامل‌بردبار عکاس و مدرس انجمن سینمای جوانان خراسان‌رضوی به تشریح کلیات عکاسی آیینی پرداخت و نکاتی را درباره برخورد عکاسان با این موضوعات مطرح کرد. همچنین عکس‌های برگزیده سومین دوره این سوگواره فرا ملی مورد بررسی قرار گرفتند.

حافظه های تصویری در عکس های مستند اجتماعی/ ابراهیم بهرامی

متن سخنرانی ابراهیم بهرامی در حاشیه نمایشگاه عکس (فرستادگان رضا)

/ هفته دفاع  مقدس / مهرماه ۱۳۹۶ / نگارخانه رضوان مشهد

     عکاسی با ثبت واقعیت های جامعه پای به دنیای هنر نهاد، از اولین عکسی که ژوزف نیسفور نیپس فرانسوی در ۱۹۰ سال پیش که از پنجره اتاقش به مدت ۸ ساعت نوردهی ، ثبت کرد تا همین عکسی که اکنون با دوربین گوشی امان در مدت زمان کسری از ثانیه عکاسی می کنیم، همه در زمره عکس های مستند قرار می گیرند.

   درابتدای پیداش عکاسی ، عکس ها  به دلیل اینکه تصویری عین به عین از موضوع  می دهد و آنچه در برابر واقیعت موجود قرار می گیرد را ثبت می کند بعنوان یک سند و  منبع ارجاعی اسنادی مورد توجه قرار گرفت و  این شیوه به عنوان عکاسی مستند شناخته می شد، اما در مقطعی از تاریخ کوتاه عکاسی تقریبا از دهه سوم میلادی به بعد اندیشه عکاس در عکس ها نمود بیشتری یافت و محتوای عکس ها به سمت و سویی رفتند که یک تفکری برعکس حاکم میشد که برگرفته از اندیشه و ذهنیت عکاس ،  و همچنین خلاقیت و ی و  استفاده ی آگاهانه  از عناصر ساختاری و زیبایی شناسی بود. مرز میان عکاسی مستند و عکاسی مستند اجتماعی زمانی  بارز تر  شدکه این نوع عکاسی روح ، جان و ا ندیشه ای را به آنها می افزود که به همین دلیل جایگاه قابل دفاعی نیز در دنیای هنر یافت.

   بطور اساسی از آنجا که واقعیت جزئی از ذات عکاسی است و در حقیقت باز تولید موقعیت های زندگی اجتماعی است ، لذا  در میان سایر هنرها از دقیق ترین و موثر ترین رسانه های بصری شناخته می شود که به روایتی تصویرگونه از موقعیت های اجتماعی می پردازد. با پاگرفتن عکاسی مستند اجتماعی، هنرمندان بدنبال یافتن تفکرات و معناهای جدیدبودند و تلاش می کردند تا به بیان قوی تری در آثارشان دست یابند و در عین حال ذهن جستجو گر مخاطب را نیز به چالش بکشند. عکس های مستند اجتماعی بسیار صریح تر از آثار ی با موضوع ذهنی، رویا گونه و بعضا سورالیستی هستند و تحلیل اینگونه  عکس ها می تواند به اشکارسازی و رمز گشایی زوایای پنهان آنها ، اندیشه هنرمند  و درک و شناخت از موضوع را برای مخاطب بیشتر کند. در مخاطب یک حس باورپذیری هست که در هنگام دیدن عکس ها احساس واقعی بودن می کند واین از یک احساس روانشناختی می آید که این حس را در او بر می انگیزد .

  در حقیقت عکس های مستند اجتماعی تکه هایی از واقعیت هستند که هرچند نمی توانند خود واقعیت باشند ولی احساسی از واقعیت را در خود نهفته دارند و هنرمند ضمن وفاداری به آن، در مسیر ذهنیت تا عینت ثبت آثارش، همچنان در چالشی بین خود و اثرش قرار دارد تا تفکر و اندیشه اش را در آنها متجلی کند.

برخی عناصر ساختاری عکس ها همچون غیر متعارف بودن کادر بندی ها و زاویه دید ، استفاد از یک ترکیب بندی قوی ، عدم وضوح در بخشی از عکس ، تعادل یا عدم تعادل تصویری ، بافت و ... میزان تاثیر بصری آنها را بالا می برد.

در دنیای پر تصویر امروز، میزان  درک سواد بصری ، احساسات و تجارب مخاطبین هم متفاوت و هم بیشتر شده است. یک مخاطب با درک زیبایی شناسی تصویر و عناصر تشکیل دهنده ی آن از نماد های معنایی گرفته تا استعاره ها و متن عکس و از طریق مشارکت عاطفی ارتباط قوی تری با آن برقرار می کند.

    در مسیر خلق یک عکس مستند اجتماعی لایه های متعددی، به عکس افزوده می شود که بخشی از آن مربوط به موضوع و متن اثر است ، بخشی در مورد عناصر ساختاری ،  و لایه هایی نیز برگرفته از ذهنیت و اندیشه پدید آورنده ی آن است .لایه ی ظاهری عکس ، همه ی اشکال واطلاعات بصری عکس است که یک تصویر را شکل داده اند .در لایه های بعدی عناصر زیبایی شناسانه و مولفه های هنری  عکس مانند  فرم ها ،رنگ ، تن ،بافت ، و ترکیب بندی است که بطور آگاهانه ای  این اشکال را در برگرفته اند و استفاده ی آگاهانه از لنز ، عمق میدان و تکنیک های فنی را در بر می گیرد.  در لایه های عمیق تر ، محتوا و مضمونی است که دردرون عکس نهفته است و تاکید های هنرمندو تراوشات ذهنی او با ایجاز در لحن بیان،  و با تاکید براستعاره هاو بینش وی آمیخته و ارائه می شود . لایه های معنایی عکس ترکیبی از محتوا و نگاه عکاس است که بار معنایی آن را در فهم و ادراک مخاطب بالا می برد.


  عکس های این نمایشگاه که با موضوع جنگ و دفاع مقدس ارائه شده ،ترکیبی از عکس های مستند و مستند اجتماعی است و چون هدف برپاکننده ی نمایشگاه ، ارایه آثاری در گرامیداشت هفته دفاع مقدس بوده است لذا موضوعاتی مورد توجه قرار گرفته که اطلاعاتی تصویری از این دفاع را به نمایش بگذارد ، مانند لحظه های اعزام به جبهه، آماده سازی نیروها، نمایش مکان های صعب العبور در موقعیت های مختلف جغرافیایی، ابزارو ادوات  جنگی،  شرایط مختلف مبارزه در  خطوط مختلف جبهه هاو ثبت لحظه های دشوار جنگ ، خدمات کمک رسانی  ، ثبت زندگی جنگ زدگان ،اسرا ، شهادت ومراسم تشیع شهدا . بسیاری از این آثار که مستند های تصویری دوران دفاع مقدس وتاریخ معاصر کشورمان  است یا توسط عکاسان علاقه مند گرفته شده اند و یا جنبه ی یادگاری دارند و برخی هم توسط عکاسان حرفه ای و به قصد ثبت وقایع جنگ عکاسی شده اند که در همه ی این تصاویر می توان لحظه لحظه ی دفاع و از خود گذشتگی سربازان را احساس کرد. این تصاویر اطلاعاتی را در خود نهفته دارند که بیشر ازهزاران کلمه و به عنوان حافظه های تصویری و سند هایی از واقعیت های جنگ  در هر مقطع تاریخی  می توان به آنها مراجعه نمود و مورد تجزیه و تحلیل و استناد قرار داد . 

در ادامه جلسه به بررسی و تحلیل تعدادی از عکس های نمایشگاه پرداخته شد . آقایان سید جلیل حسینی زهرایی و علیرضا عطاریانی از عکاسان خبری نیز به جوانب مختلف عکاسی جنگ و مستند اجتماعی پرداختند .


عکس هایی از هانس گئورگ برگر و اولین عکاسان ایرانی

عکس هایی از هانس گئورگ برگر و اولین عکاسان ایرانی / 14 تا 27 مهر1396 / خیابان کوهسنگی مشهد - نگارخانه رضوان

چاپ مقاله نشانه ها و معنا در عکس های آیینی ( ابراهیم بهرامی )در روزنامه خراسان سه شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۶

نشانه ها و معنا در عکس های آیینی
نویسنده : ابراهیم بهرامی

در آثار هنریِ دینی، هنر مند از طریق نشانه ها، ساختار ها، فضا سازی معنوی و همچنین انسجام بخشیدن به بیان تصویری، روزنه ای معنوی و رابطه ای فرهنگی را شکل می دهد که ارتباط انسان با معنویت را عمق می بخشد. حساسیت های فطری از جمله عواملی است که موجب می شود انسان با آثار معنوی و دینی، رابطه ای درونی تر پیدا کند که در آن، هم هنر مند به عنوان پدید آورنده و هم مخاطب آن، ارتباطی تغزلی با اثر پیدا می کنند.اساس و سرچشمه اصل آفرینش گری در ساحت های قدسی و گرایش به آن، ریشه در میراث معنوی فرهنگی و دینی جامعه دارد. در هسته و جوهره همه مذاهب و آیین های دینی و سنتی جهان، حقیقتی نهفته است که اتکا به آن، انسان را به معرفت شناختی نزدیک و او را از تعلقات دنیوی دور می کند. هنر هایی که از معنویت دین و مذهب به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه بهره می گیرند انسان را به حقیقتی والا سوق می دهند.

 

عکاسی که در میان دیگر هنر ها از حوزه وسیع تر دیداری برخوردار است، تلاش پنهانی دارد تا در عین پرداختن به واقعیت، به قلمروی متعالی تری که از راهروی ذهنیت به تجّلی می رسد، بخشی از ژرفای هستی را معنا کند. یک عکس، نشانه ها و عناصر زیادی را در خود دارد که به تنهایی معنایی مستقل از یکدیگر دارند یا به بیان محدودی اشاره دارند ولی هنگامی که این عناصر با یکدیگر در می آمیزند و به علایم و نشانه های نظام یافته تری گسترش می یابند، بیانی متفاوت و محتوایی خارج از معنای مستقل خود می یابند. گاهی بسیاری از قوانین و قواعدی که در علم نشانه شناسی به کار گرفته می شود، به طور مجرد ارزش ذاتی بیانی ندارد، بلکه شیوه و درایت هنر مند در استفاده آگاهانه و کاربردی شان بدان ها معنا و ارزش می بخشد.
دررهیافت های تصویری مختلفی که به دین می پردازد، نشانه ها مفاهیمی اساسی و دارای ارزش های فرهنگی و معنوی والایی هستند. بسیاری از این نشانه ها دارای رمزگان هایی هستند که نیاز به رمز گشایی دارند و برخی دیگر نیز در ساده ترین شکل خود برای آگاهی بخشی، بر نقش کارکردی خود دلالت دارندو عناصر ساختاری نیز با کاربرد های زیبایی شناسانه که در یک نظم و وحدتی خلاق ارائه می شوند، خود به بازتعریف این شاخصه ها و تفسیر آن ها کمک می کنند.
از دیدگاه رفتار های اجتماعی، نشانه های زیبایی شناسی که مبتنی بر محتوای ذاتی شان در آثار هنری دینی ارائه می شوند و اغلب برگرفته از همان نشانه های مذهبی و شمایل های آیینی است، تحلیل منحصر به فردی در حوزه علم نشانه ها دارند و با این که قوانین مشخصی برای آن تعریف نشده است، آمیزه ای از نشانه های معنایی و نشانه های زیبایی شناسانه را در بیان معنا به خدمت می گیرند.
شمایل و نشانه ها، دلالت های صریح بصری هستند که بیشتر به عناصر و اشیای موجود در یک اثر هنری می پردازند و هنگامی که این دلالت ها به تفسیر و برداشت های شخصی می رسند بر دلالت های ضمنی یا تداعی کننده، تاکید دارند و امکان نقد، تاویل و تحلیل آن ها را از سوی مخاطب فراهم می سازند.
نشانه های دیداری به لحاظ تجسم عینی توسط مخاطب، فهم پذیری بیشتری دارند ولی چنان چه این نشانه ها مربوط به فرهنگ یا منطقه خاصی باشد نیاز به همراهی اطلاعات، آگاهی یا همان رمزگشایی دارد، برخی ازاین نشانه ها می توانند از درون ارزش های معنایی، روایتی یا مذهبی داشته باشند که غالبا هنرمندان ِ هنر های تجسمی، آن ها را بازنمایی می کنند. استفاده از تمام یا بخش هایی ازاین عناصر و نمایه ها، به عنوان نشانه های ثانوی در هنر های تجسمی نمود می یابد و به خلق آثاری با درونمایه های معنوی می انجامد و تا آن جا پیش می رود که این زبان بیانی که نشانه ها را در دل خود جای داده است، به صورت محتوا و پیام، متجلی می شود. بسیاری از این نشانه ها گاهی به تفسیر مجدد آن در قالب معنای ضمنی و محتوای باطنی می پردازند.
ارتباط عمیق تر نشانه ها با فرهنگ و اجتماع به عنوان یک قالب بیانی، موجب پدیدار شدن ارزش های نهفته در آن می شود. برخی از نشانه های مذهبی که جنبه های تاریخی و روایتی دارند به دلیل این که نمونه های عینی و واقعی نداشته اند، بیشتر در ذهن ساخته و پرداخته می شوند و برخی هم حتی در نظام های کلامی باقی می مانند.
هنر مند عکاس در مسیر انتقال اندیشه اش، با استفاده از عناصر ساختاری، به دنبال معنای عکاسانه نیز است البته باید این را هم پذیرفت که یک نگاه و زاویه فردی که البته فراخ تر از یک نگاه عادی است، نمی تواند تمامی واقعیت موجود را عریان کندبلکه در کنکاشی فکری ما را به سوی درک واقعیت ها رهنمون می سازد و از آن جا که این گونه آثار موضوع مدار هستند، با تکیه بر جنبه های درونی خود از معنای بیشتری هم برخوردارند. بیان معنا در عکاسی هیچ قاعده مشخص و نظام مندی ندارد بلکه این فرم ها، اشیا و نماد ها هستند که در ترکیبی هماهنگ و همگرا با یکدیگر همچون واژه هایی که شعر را می سازند، به تصویر معنا می بخشند.
تجّلی هنر دینی در آثاری که نگاه عمیق تری به محتوا دارند، از بطن فرهنگ گرفته شده اند و هنرمندانی که برای بیان معنا به این موضوع می پردازند، ابزاری کاملا فیزیکی و مادی در دست دارندو تلاش می کنند با درکی از معنویت دینی، ذهنیت و نگاه خود را برای انتقال احساس و بیان معنا به خدمت گیرند.
پرداختن به عمق محتوای معنوی در آثار عکاسی، مخاطبان را که معمولا از دقت نظر بیشتری برخوردارند، از لایه های فرهنگ به درون خود می پذیرد و در ارتباطی نزدیک تر به درک مفاهیم و پیام آن یاری می رساند. هنر مند عکاس در این فرایند، با استفاده از این عناصر مادی، پیام های ذهنی را درقالب معنا تولید می کند و از این طریق به تبادل افکار و انتقال معنا میان افراد می پردازد.
نماد های مذهبی تنها به خاطر ظاهرشان تقدس ندارند، بلکه به خاطر احساسی که انسان هنگام استفاده از آن ها پیدا می کند، تقّدس می یابند. این نماد ها، همچون علایم کوچکی مانند یک انگشتر یا گردن بند که نمود مذهبی دارند تا آویزه ها، پرچم ها، علم ها و... در منازل و اماکن عمومی و مذهبی که برگرفته از ریشه های آیینی و دینی است، به خاطر ظاهر زیبا و تزیین شده شان مقدس نگشته اند بلکه واقعیت های معنوی از درون آن ها بر انسان تاثیر می گذارد و شرایطی را به وجود می آورد که ذهن مخاطب را برای درک معنویت ومفهوم آن فعال و حس متعالی تری را به وی القا می کند.


نمایشگاه انفرادی کیارنگ علایی در آلمان


به دعوت نگارخانه بوهایی آلمان  نمایشگاه انفرادی عکس های کیارنگ  علایی در شهر هانوفر برگزار می شود.نگارخانه بوهایی با تخصیص فضای نمایشگاهی، سالن گردهمایی و تالار اندیشه به عنوان پایگاهی مستقل در آلمان به فعالیت در حوزه هنر و آموزش می پردازد، بخش نمایشگاهی این مجموعه همه ساله از هنرمندان ملی و بین المللی حمایت
می کند، بوهایی حامی تمامی رویکردهایی است که مشمول هنر و فرهنگ می شوند. این نگارخانه در نمایشگاه های خود به شیوه های مختلف پژوهش درباره رسانه عکاسی و مرزهای آن می پردازد و در این نمایشگاه نیز به برنامه های فرهنگی جانبی نظیر جلسات گفت وگو و بحث با هنرمند خواهد پرداخت.
در این نمایشگاه که با عنوان «دور از محدوده» برپا می شود مجموعه ای از آثار علایی هنرمند عکاس خراسانی با محوریت مکان ها و کنش های بومی به نمایش گذاشته می شود، این مجموعه شامل 16 عکس در طول 34 سانتی متر تا 70 سانتی متر است که به صورت سیاه و سفید ارائه می شود.
کیارنگ علایی در بیانیه این نمایشگاه نوشته است: دور از محدوده، جایی است که هنوز در ازدحام دوران گم نشده است، جایی جدا افتاده از کل ایران که در آن سایه‌های موحش تراکم و تورم سازه ها و جمعیت دیده نمی شود و به این دلیل اهمیت فردی از آن سلب نشده است، انسان در آن کمتر علیه خویش دست به نابودی زده و کمتر مشمول تغییرات غیر منتظره شهرهای امروزی شده است. تمرکز من در این عکس ها دور شدن از محدوده های جغرافیایی و مرزبندی های مالوف منطقه بود تا پیوند معنادار انسان و محیط را کشف کنم و در پی آن به نمایش تعامل میان انسان، محیط و حیوان بپردازم. تلاش من در این عکس ها یافتن هویتی بود که به شکل غریبی در دورترین نقطه ها از مرکز شهر تکثر یافته بود، جایی که همه پاره های آن با هم در ارتباط و مصالحه بودند؛ یک جور مکاشفه در زیستگاهی که نشانه هایش را بی دریغ مقابل چشم های من می گذاشت.
این نمایشگاه ساعت 19 روز جمعه 6 اکتبر 2017 افتتاح می شود و تا 15 اکتبر 2017 ادامه خواهد داشت و ه مه روزه میزبان بازدیدکنندگان خواهد بود.
کیارنگ علایی، مدرس دانشگاه، عضو هیئت داوران جشنواره های مختلف از جمله دوسالانه موزه هنرهای معاصر تهران و مترجم کتاب هایی نظیر «تاریخ فشرده عکاسی»، «سوی آبی بادها» و «نمادها و نشانه ها» است و این نمایشگاه نهمین نمایشگاه انفرادی اوست. علایی در این زمینه به خراسان گفت:  دغدغه عمومی من در عکاسی پرداختن به مسئله هویت انسانی در جامعه ایرانی است، هویتی که گاهی کلیتی از فرهنگ ما را شامل می شود و زمانی به صورت انحصاری در قالب بخشی از خرده فرهنگ های عامه شکلی زیبا و منحصر به فرد را به خود می گیرد، به طور کلی هدف من در این نمایشگاه پرداختن به محیط و زندگی بومی و اصالت هایی است که اگرچه در انزوا قرار گرفته اند اما مجدانه با فراموشی می جنگند و سنت دیرینه زندگی ایرانی را به نمایش می گذارند.